digicrm

ارائه اولین هوش مصنوعی در ایران

digicrm

ارائه اولین هوش مصنوعی در ایران

  • ۰
  • ۰

شرکت ندا گستر دید نو

شرکت ندا گستر دید نو، به عنوان مشاور و مجری پروژه های فناوری اطلاعات و همچنین بازاریابی دیجیتال، در سال 1396 در اداره ثبت شرکتها و مالکیتهای معنوی تهران ثبت شده است. 
این مجموعه فعالیت خود را با بهره گیری از فارغ التحصیلان دانشگاه های معتبر کشور با پشتوانه بیش از 5 سال سابقه فعالیت در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین بازاریابی و فروش در شاخه تجارت الکترونیک آغاز نموده است.

ندا گستر دید نو به عنوان یک شرکت دانش محور، با اهدافی همچون طراحی، تولید و راه اندازی نسل جدید از سامانه های شتاب دهنده به توسعه کسب و کار و افزایش تعامل با مشتریان شکل گرفته است. 
محصولات و خدمات اصلی شرکت نوع خاصی از سامانه ارتباط با مشتریان بوده که تلاش دارد پیچیدگی های نرم افزارهای سنتی موجود در این زمینه را حذف کرده و به کمک آن پل ارتباطی موثر میان کسب و کارها و مشتریان آن ها باشد و همچنین نوعی از خدمات ویژه و انحصاری به نام "آروشا" که در واقع یک نوع سیستم هوشمند چت بات و هوش مصنوعی میباشد که کار را برای کسب و کارها و تمامی سایت ها به عنوان پشتیبان راحت و اسان میکند

خوشبختانه از ابتدای عرضه، این محصول با استقبال بسیاری از کسب و کارها در سراسر کشور مواجه شده است.

تعهد به ارایه خدمات با بالاترین کیفیت و طبق اصولی ترین راه کارها، اساس مجموعه ما را تشکیل می دهد. ما تلاش میکنیم با ادامه فعالیت در این زمینه، علاوه بر وظایف و مسئولیت های خود، بتوانیم به پیشرفت صنعت فناوری اطلاعات و اقتصاد کشور خود کمک کرده باشیم.


  • احمد نریمانی
  • ۰
  • ۰

رزومه موفق

زندگی نامه استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل

زندگی نامه استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل

استیون پاول جابز کارآفرین، مخترع، بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانه‌ای اپل و یکی از چهره‌های پیشرو در صنعت رایانه بود.
سال‌های اول زندگی
استیو جابز در ۲۴ فوریه سال ۱۹۵۵ در سان فرانسیسکو از مادری به نام خوان کارول شیبل و پدری سوری و مسلمان به نام عبدالفتاح جان جندلی ،که هردو دانشجو بودند، زاده شد.آن دو در آن زمان هنوز با هم ازدواج نکرده‌بودند.هنگامی که استیو به دنیا آمد جندلی و دوستش خوان شیبل که هر دو ۲۳ ساله بودند نمی‌توانستند فرزندشان را بزرگ کنند. خوان که از یک خانواده مسیحی محافظه‌کار بود، نمی‌توانست خانواده‌اش را متقاعد کند که با یک عرب مسلمان ازدواج کند.

در نهایت استیو که یک عرب آمریکایی و یک آلمانی سوییسی بود، توسط پل رینهولد جابز و کلارا هاگوپیان به فرزندی پذیرفته شد. هنگامی که از پدر و مادر خواندهٔ او سوال شد، جابز با پافشاری پاسخ داد که پل و کلارا جابز پدر و مادر من بودند. او بعدها در زندگی نامهٔ خود اظهار داشته که "۱٬۰۰۰ درصد آنها پدر و مادر من بودند."هنگامی که استیو ۵ ساله بود، خانوادهٔ جابز از سان فرانسیسکو به مانتین ویو در کالیفرنیا نقل مکان کردند.مانتین ویو در سیلیکون ولی قرار داشت. استیو فرزند دره بود و روح و انرژی سیلیکون ولی بر اعماق وجود استیو تاثیر گذاشت. بعدها، پل و کلارا دختری به نام پتی را به فرزند خواندگی پذیرفتند. پل جابز که یک مکانیک ماهر کارخانه ساخت لیزر بود، مقدمات ابتدایی الکترونیک و طریقهٔ کار با دست‌ها را به پسرش آموزش داد.کلارا جابز یک حسابدار بود و به استیو خواندن را پیش از رفتن به مدرسه آموخت.

جابز در سال ۱۹۹۵ در پاسخ به این سوال که می‌خواهد چه چیزهایی را به فرزندانش منتقل کند، چنین گفت: «تنها می‌خواهم برای آنها به همان خوبی باشم که پدرم برای من بود و در تمام مدت زندگی‌ام نیز به این مساله فکر می‌کنم.»

پدر و مادر بیولوژیکی جابز، ۱۰ ماه پس از تحویل استیو به پدر و مادر جدیدش، صاحب یک فرزند دیگر به نام مونا شدندجابز برای اولین بار خواهرش را در سن ۲۷ سالگی ملاقات کرد.

یادگیری و تحصیل
دوران ابتدایی برای استیو خسته‌کننده بود. معلم کلاس چهارم در موفقیت‌های بعدی او نقش زیادی داشت، وی بود که او را با توانایی‌هایش آشنا کرد، جابز از او هنوز به عنوان یک قدیس یاد می‌کرد. او باعث شد که استیو کلاس پنجم را به صورت جهشی طی کند و دورهٔ ابتدایی را یک سال زودتر به اتمام برساند. استیو همیشه در سخنرانی‌های اچ‌پی در پالو آلتو شرکت می‌کرد و بعدها به استخدام همانجا درآمد و به عنوان کارمندان تابستانی همراه استیو وزنیاک کار می‌کردند.در سال ۱۹۷۲، جابز از دبیرستان «هومستید» در شهر کوپرتینو در کالیفرنیا فارغ‌التحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن ثبت نام کرد، اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد.کالج رید، یک کالج هنرهای لیبرال است و پیدایش فردی چون استیو جابز حاکی از پراهمیت بودن این علوم است.

استیو پس از انصرافش، در بعضی از کلاس‌های کالج از جمله خوشنویسی شرکت می‌کرداین هنر در شغل آینده استیو تاثیر به‌سزایی داشت. این هنر به استیو ایده سبک حروف چندگانه را بخشید، که در کامپیوتر مکینتاش دیده می‌شود. جابز می‌گوید: «اگر در کالج وارد آن کلاس(خوشنویسی) نمی‌شدم، مکینتاش هرگز چندین طرح حروف یا فونت‌های فاصله‌دار مناسب را نداشت. و از آنجایی که ویندوز دقیقا مکینتاش را کپی کرده‌است، کامپیوتر هیچ کسی این فونت‌ها و طرح‌ها را نداشت.»

در زمستان ۱۹۷۴ او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلسات «انجمن رایانه هوم‌برو»را آغاز کرد. در همین زمان جابز شغلی به عنوان یک تکنسین در شرکت آتاری، سازندهٔ رایانه و دستگاه بازی رایانه‌ای که آن روزها محبوب بود، یافت.

سفر معنوی
استیو دوست نزدیکی به نام دانیل کوتکی در کالج رید داشت. جابز و دانیل هر دو به ذن، دیلن و ال‌اس‌دی علاقه داشتند. دانیل فردی از طبقه مرفه نیویورک بود و علاقه‌مندی‌هایی چون مکتب بودا داشت. استیو بیشتر وقتش را با الیزابت هولمز (دیگر دوست استیو در کالج) و دانیل می‌گذراند. علاقه‌مندی جابز به عرفان‌های شرقی، به ویژه مذهب بودایی ذن، فقط یک تفریح خیالی و زودگذر متعلق به دوران جوانی نبود. بلکه آن را با علاقهٔ وافر لمس کرده‌بود. ذن عمیقاً در شخصیتش ریشه دوانده بود.

کاتکی در مورد جابز می‌گفت: «استیو خود ذن بود. واقعا رویش تأثیر گذاشته‌بود. می‌شد آن را در رویکرد مشتاقانه‌اش به زیبایی شناسی غیرتجملی و تمرکز فوق‌العاده‌اش دید.» به خصوص این که او تحت تأثیر شهودگراییِ مذاهب بودایی قرار گرفته بود، طوری که بعدها گفت: «کم کم پی بردم که درک و آگاهیِ بصری، مهم تر از تفکر انتزاعی و تحلیل منطقی است.» با این همه، جنون و دیوانگی او، مانع از رسیدن به آرامش درون، آراستگی و صفای باطن و محبت در روابطش بود.

استیو در سال ۱۹۷۴ به هند سفر کرد تا با نیم کارولی بابا (یک گوروی هندی) از نزدیک دیدار کند. او همراه دوستش دانیل کوتکی در جستجوی روشنفکری معنوی بود. وی پس از یک سفر معنوی هفت ماهه، با سری تراشیده و جامهٔ سنتی هندی بر تن، به آمریکا بازگشت.استیو در طول این مدت از ال‌اس‌دی استفاده می‌کردکه به گفتهٔ خودش از بهترین کارهای عمرش و دلیل اصلی موفقیت‌هایش بوده‌است.

شغل اولیه
 جابز پس از بازگشت از هند، به آتاری بازگشت. وظیفهٔ او ساختن یک برد الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری (به نام Breakout ) بود. بر طبق گفتهٔ نولان باشنل (بنیانگذار آتاری) جایزه‌ای ۱۰۰ دلاری به ازای هر تراشه‌ای که در فرآیند طراحی از دستگاه اصلی حذف می‌شد، داده می‌شد. استیو که علاقه و دانش اندکی در طراحی مدارهای الکترونیکی داشت، با استیو وزنیاک قول و قراری گذاشت که اگر وزنیاک بتواند مداری با حداقل تعداد تراشه‌ها طراحی کند، جایزه‌ای که از آتاری دریافت می‌کنند را بین خودشان تقسیم نمایند.

این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسوولین آتاری، وزنیاک توانست که تعداد تراشه‌های استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد. متاسفانه وزنیاک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود. با وجود این، جابز به وزنیاک گفت که آتاری تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کرده‌است (در صورتی که تمامی ۵۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شده بود) و پیشنهاد کرد که وزنیاک نیمی از آن یعنی ۳۵۰ دلار را برای کاری که انجام داده بود بردارد.وزنیاک ۱۰ سال بعد، از مبلغ واقعی جایزه باخبر شد، وزنیاک گفت که جابز به این پول نیاز داشته و البته خود وزنیاک هم تمایل داشته که این پول را به او بدهد.

در سال ۱۹۷۱ استیو وزنیاک، تحت تاثیر مقاله‌ای جعبه آبی را ساخت. جعبه آبی سیستمی بود که می‌توانست با تکرار تن‌هایی، سیگنال‌ها را در شبکه AT&T مسیردهی و راهی را برای ایجاد تماس‌های تلفنی از راه دور به شکل رایگان فراهم می‌کرد. وزنیاک در مورد آن می‌گوید: «تا به حال مداری نساخته‌بودم که اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر می‌کنم که کارم معرکه بود.» استیو جابز هم ایده فروش آن را مطرح کرد. قیمت ساخت هر جعبه آبی ۴۰ دلار می‌شد و جابز تصمیم داشت که آن را ۱۵۰ دلار به فروش برساند. جابز می‌گوید حدود ۱۰۰ جعبه آبی ساختیم و تقریبا همه را فروختیم. بعدها جابز گفت: «من ۱۰۰ درصد از این مساله مطمئنم که اگر آن جعبه‌های آبی نبود، اپلی هم وجود نداشت. من و وزنیاک یاد گرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که می‌توانیم مسایل فنی را حل کرده و واقعاً چیزی تولید کنیم. »

تاسیس اپل
استیو جابز شرکت کامپیوتری اپل را همراه استیو وزنیاک و رونالد وین در پارکینگ خانه پاول و کلارا جابز در لوس آلتوس در کالیفرنیا بنیان نهاد.در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک ۲۶ ساله بود، شرکت رایانه‌ای اپل را در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند. اولین رایانهٔ شخصی‌ای که جابز و وزنیاک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت. قیمت این رایانه که در سال ۱۹۷۶ معرفی شد، ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود. در سال ۱۹۷۷، جابز و وزنیاک رایانهٔ اپل II را معرفی کردند. در سال ۱۹۸۰، اپل عرضهٔ اولیه سهام خود را در بازار بورس ارائه کرد و به سهامی عام تبدیل شد. در همان سال، شرکت اپل، رایانهٔ اپل III را معرفی کرد که این رایانه به دلیل قیمت زیاد و برخی مشکلات سخت‌افزاری با شکست تجاری در بازار مواجه شد.

هم‌زمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالش‌طلبیدن جان اسکالی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تطمیع کرد که به‌عنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: «می‌خواهی که باقی زندگی‌ات را به فروختن آب‌-شکر بگذرانی، یا می‌خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟».

در همان سال شرکت اپل، رایانهٔ اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود مجهز بودن به واسط گرافیکی کاربر و موشواره، از بابت تجاری ناموفق از آب درآمد.یکی از دلایل این عدم موفقیت قیمت گران و کندی آن بود.سال ۱۹۸۴، سال معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه دارای پردازشگر موتورولا۶۸۰۰۰ با سرعت ۷٫۸ مگاهرتز بود و به جای واسط خط فرمان، واسط گرافیکی کاربر داشت و مجهز به موشواره نیز بود. پس از گذشت حدود دو ماه از معرفی مکینتاش، تنها ۵۰۰۰۰ عدد از آن فروخته‌شد که نمایش قدرتمندانه‌ای نبود. حافظه مکینتاش کم بود (۱۲۸ کیلوبایت) و وجود یک فلاپی کار را با آن سخت می‌کرد. مکینتاش همانند لیزا به واسط گرافیکی کاربر مجهز بود ولی بعضی از ویژگی‌های قدرتمند لیزا مانند مالتی تسکینگ و حافظه ۱ مگابایت را نداشت.

در حالی که جابز یکی از شخصیت‌های پبش‌برنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مساله را نیز مطرح کرده‌اند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ بوده‌است.در سال ۱۹۸۵ بین جابز و اسکالی کشمکش به‌وجود آمد. جابز به اسکالی گفت: تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی. اسکالی هم از مدیران خواست که بین او و جابز یکی را انتخاب کنند. آن‌ها به اتفاق آرا اسکالی را انتخاب کردند. پس جابز از کارش در اپل برکنار شد.جابز در همان سال شرکت نکست را تاسیس کرد.

شرکت نکست
پس از ترک اپل، جابز در سال ۱۹۸۵ با سرمایهٔ ۷ میلیون دلار شرکت رایانه‌ای دیگری را با نام نکست بنیان گذاشت. جابز در سال ۱۹۸۹ کامپیوتر قدرتمند «ورک استیشن»(به فارسی: ایستگاه کاری) را ساخت. اگرچه شرکت قادر به فروش «ایستگاه کاری» در حجم بالا نشد، اما این کامپیوتر دارای یک ویژگی بارز بود. اولین مرورگر وب بر روی آن ساخته‌شد. نرم‌افزار کامپیوتر نکست به عنوان مبنای سیستم‌عامل مکینتاش‌های امروزی و آی‌فون می‌باشد.

شرکت نکست بعد از هدردادن میلیون‌ها دلار از سرمایه سرمایه‌گذاران، تولید کامپیوتر را رها می‌کند و به‌جای آن بیشتر بر فروش و توسعهٔ سیستم‌عامل نکست‌استپ و توسعهٔ فناوری شئ‌گرا تمرکز می‌کندنکست‌استپ سیستم‌عاملی بود که برای کامپیوتر نکست به‌وجود آمده‌بود و بعدها به پلتفورمx86 پورت شد.
جابز معمولاً برای بازاریابی محصولات نکست به حوزه‌های دانشگاهی و علمی روی می‌آورد چرا که فناوری‌های جدید موجود در این محصولات، بدیع و آزمایشی بوده و هنوز به شکل نهایی و بالغ نرسیده بودنداز این دسته محصولات می‌توان به هستهٔ ماک، تراشهٔ پردازش سیگنال دیجیتال و پورت اینترنت توکاراشاره کرد.

رایانهٔ نکست‌کیوب توسط جابز به عنوان یک کامپیوتر بین‌شخصی به‌وجود آمد که به نظر او اولین قدم پس از ایجاد کامپیوتر شخصی است.

در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت.

بازگشت به اپل
استیو جابز - مسیر ایرانیدر ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت. پس از برکناری جیل آملیو در ژوئیه سال ۱۹۹۷، جابز عملا مدیرعامل اپل شد. اما او از پذیرش این سمت به طور دائم خودداری کرد. طی یک تغییر سازمانی در همان ماه، بیشتر اعضای هیات مدیرهٔ اپل تغییر کردند. پس از تشکیل جلسه توسط اعضای هیات‌مدیرهٔ جدید، جابز به سمت «مدیر عامل موقت»منصوب شد.

در ماه مارس سال ۱۹۹۸ جابز به منظور تمرکز اپل برای سوددهی، فورا تعدادی از پروژه‌ها مانند نیوتن، سایبر داگ و اپن داک را لغو کرد.پس از خرید نکست توسط اپل و بازگشت جابز، تکنولوژی نکست، راهش را به سوی محصولات اپل باز کرد. این تکنولوژی به عنوان مبنای توسعه سیستم‌عامل مک اواس ده، فروشگاه اپل و فروشگاه آی‌تیونز به کار گرفته‌شدهمچنین یکی از محصولاتی که جابز در ابتدای ورودش اقدام به توسعهٔ آن کرد، آی‌مک بود. یک محصول تجاری که تاکید شرکت بر طراحی را نشان می‌داد.

جابز هنگام معرفی آی‌پداستیو جابز در نهایت پس از دو سال و نیم خدمت در اپل، در مک ورلد اکسپو سال ۲۰۰۰، واژهٔ «موقت» را از عنوانش حذف کرد و مدیرعامل دائم شد.از اتفاقات مهم پس از این مساله در اپل می‌توان به پرده‌برداری از فروشگاه موسیقی آی‌تیونز در سال ۲۰۰۳، معرفی آی‌پاد در سال ۲۰۰۱، آی‌فون در سال ۲۰۰۷ و آی‌پد در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد.

جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگش با دستمزد یک دلار در سال در سمت مدیرعامل برای اپل کار می‌کرد و سال‌های زیادی هیچ پاداشی هم به او تعلق نگرفت. این مساله باعث شد نام او به‌عنوان «کم حقوق‌ترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شود. البته در مواردی هم از زحمات او با هدایای ارزشمندی تقدیر شد. نظیر جت تجاری ۹۰ میلیون دلاری گلف‌استریم و پرداخت مخارج سفر او. که این مبلغ در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۴۸۰۰۰ دلار بود.

جابز برای توانایی‌های خارق‌العاده‌اش در بازاریابی و کسب رضایت مشتریان، هم‌زمان تشویق و نقد شده‌است و حتی به این توانایی‌ها، عنوان «حوزهٔ تحریف حقیقت» داده‌اند که مخصوصاً در زمان سخنرانی‌های او در مک‌ورلد - آی‌ورلد که با عنوان «استیو نت»نیر خوانده می‌شود، بارز می‌شوند.(«حوزهٔ تحریف حقیقت» اصطلاحی است که نخستین بار در سال ۱۹۸۱ توسط بود تریبل برای توصیف کاریزمای استیو جابز و تاثیرش بر توسعه دهندگان پروژه مکینتاش، در شرکت اپل به وجود آمد.

نسل اول آی‌مک
آی‌مک اولین محصول طراحی شده حاصل از همکاری جابز و جاناتان آیو است که موفقیت بزرگی هم برای آن‌ها به حساب می‌آمد. رایانه رومیزی که در ماه مه سال ۱۹۹۸ برای استفاده خانگی به بازار عرضه‌شد. جابز اصرار داشت که این محصول باید محصولی کاملی باشد و بتوان آن را به راحتی راه‌اندازی کرد. محصولی متشکل از کیبورد، مانیتور و کیس، که درست پس از درآمدن از جعبه بتوان از آن استفاده کرد.

این رایانه با قیمت ۱۲۹۹ دلار عرضه شد و در شش هفته اول ۲۷۸۰۰۰ قطعه از آن به فروش رفت.

در تاریخ عرضه محصولات اپل، این محصول یکی از بالاترین سرعت‌های فروش را داشت و مهم‌تر این‌که ۳۲ درصد از فروش آن مربوط به کاربرانی می‌شد که رایانه را برای اولین بار خریده‌اند و ۱۲ درصد دیگر نیز قبلا از کاربران ویندوز بوده‌اند.

نسل اول آی‌پاد
در پاییز سال ۲۰۰۰، جابز شروع به طراحی یک پخش‌کننده موسیقی قابل حمل کرد. جابز علاقه خاصی به این پروژه داشت، زیرا او طرفدار موسیقی بود. زمانیکه پروژه آغاز شد، جابز در پروژه غرق شد. خواسته اصلی او سهولت بود. او روشی را به کار می‌برد. اگر او موسیقی یا عملکردی را می‌خواست، آیا می‌توانست در سه کلیک آن را پخش یا اجرا کند.

تونی فادل می‌گفت: «زمان‌هایی بود که ما درباره مشکل رابط کاربری به مغز خود فشار آورده‌بودیم و فکر می‌کردیم همهٔ گزینه‌ها را درنظر گرفته‌ایم، و او می‌گفت: آیا به این فکر کرده‌اید؟ او مشکل یا رویکرد را مجددا تعریف می‌کرد و مشکل کوچک ما برطرف می‌شد.» اپل گزارش داد که تا اکتبر ۲۰۱۱، تعداد ۳۰۰ میلیون آی‌پاد در سرتاسر جهان فروخته‌شد.آی‌پاد وسیله‌ای بود که اپل را از یک تولیدکننده کامپیوتر به باارزش‌ترین شرکت جهان تبدیل کرد.

نسل اول آی‌فون
استیو جابز در مک‌ورلد ژانویه ۲۰۰۷ آی‌فون را معرفی کرد. جابز گفت: «امروز ما قصد داریم سه نوع محصول انقلابی از این دسته را معرفی کنیم.

اولین محصول یک آی‌پاد با صفصح نمایش پهن با کنترل‌های لمسی می‌باشد.
دومی یک دستگاه تلفن همراه انقلابی است.
و سومی یک ابزار ارتباطات اینترنتی است.
اینها سه وسیلهٔ جداگانه یا مجزا نیستند، بلکه یک دستگاه است که ما آن را آی‌فون می‌نامیم.»

پس از عرضه آی‌فون، برخی از طرفداران به اندازه‌ای به او تبریک می‌گفتند و خوشحال شده‌بودند که گویی عیسی مسیح را ملاقات کرده‌اند و می‌خواهند از وی انجیل مقدس بخرند.

تا پایان سال ۲۰۱۰، اپل ۹۰ میلیون آی‌فون فروخت و بیش از نیمی از سود حاصل در بازار تلفن همراه را به خود اختصاص داد.

نسل اول آی‌پد
در سال ۲۰۰۷، زمانی که جابز ایده‌هایی درباره یک نِت‌بوک ارزان‌قیمت را در سر می‌پروراند، پروژه تبلت به پروژه‌ای جدی تبدیل شد. در یکی از جلسات ایده‌پردازی تیم اجرایی در یک دوشنبه، ایوه این سوال را مطرح کرد که: «چرا دستگاه‌ها باید کیبوردی داشته‌باشند که به صفحه لولا شود؟ این طرح گران‌قیمت و ضخیم است.» او گفت: «می‌توانیم با استفاده از یک رابط چندلمسی، کیبورد را روی صفحه تعبیه کنیم.» جابز هم موافقت کرد. بنابراین منابع به جای طراحی یک نِت‌بوک در جهت تسریع پروژه تبلت جهت‌دهی شدند. جابز در ابتدا قصدداشت که در آی‌پد از چیپ اتم که اینتل در حال ساخت آن بود استفاده کند، اما در نهایت تصمیم گرفته‌شد در آی‌پد از پردازنده‌ای بر اساس معماری ARM استفاده‌شد.

پس از عرضه محصول در ژانویه ۲۰۱۰، اپل در کمتر از یک ماه، یک میلیون آی‌پد فروخت. این سرعت فروش دوبرابر سرعت فروش آی‌فون بود. تا ماه مارس ۲۰۱۱، نه ماه بعد از عرضه آن، ۱۵ میلیون دستگاه فروخته شده‌بودنداین تا حدی موفق‌ترین عرضه یک کالای مصرفی در تاریخ بود.

جابز از این مساله که کنترل امور، به خصوص زمانی که امکان تاثیرگذاشتن بر تجربه مشتری وجودداشت را واگذار کند، متنفر بود. اما او با مشکلی مواجه شد، او قسمتی از فرآیند کار را تحت کنترل نداشت: «تجربه خرید یک محصول اپل از یک فروشگاه.» اکثر فروشنده‌ها در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، دانش و انگیزه لازم جهت توضیح ماهیت متفاوت محصولات اپل را نداشتند. جابز می‌گفت: «تنها چیزی که برای فروشنده اهمیت داشت ۵۰ درصد پورسانت بود». سایر کامپیوترها تقریبا نام و علامت تجاری نداشتند، اما محصولات اپل با ویژگی‌های نوآورانه و نیز قیمت بالاتری عرضه می‌شدند. او دوست نداشت که یک آی‌مک در یک قفسه فروشگاه بین یک دل و یک کامپک قرار داشته‌باشد و یک فروشنده بی‌دانش ویژگی‌های هریک از آن‌ها را از بر بگوید. جابز می‌گفت: «سرمان کلاه رفته‌بود، مگر این‌که راهی برای رساندن پیام‌مان به مشتری پیدا می‌کردیم «.

در جولای سال ۲۰۱۱، یک دهه پس از افتتاح اولین فروشگاه اپل، این شرکت ۳۲۶ فروشگاه را نیز افتتاح کرده‌بود. درآمد متوسط سالیانه هر فروشگاه ۳۴ میلیون دلار بود و میزان کل فروش خالص در سال ۲۰۱۰ نیز ۹٫۸ میلیارد دلار. اما اهمیت فروشگاه‌ها از این هم فراتر بود. آن‌ها به طور مستقیم ۱۵ درصد کل درآمد اپل را تامین می‌کردند.

در اوایل سال ۲۰۰۲، اپل با چالشی جدید مواجه شد. اتصال یکپارچه بین آی‌پاد، نرم‌افزار آی‌تیونز و رایانه، مدیریت موسیقی‌های موجود را آسان می‌کرد، اما برای فراهم کردن و تهیه آهنگ جدید باید از این محیط بسیار راحت خارج می‌شدید و یک سی‌دی خریداری می‌کردید و یا آهنگ‌ها را به شکل آنلاین دانلود می‌کردید. مورد دوم معمولا به معنای هجوم به مراکز مشکوک اشتراک فایل‌ها و خدمات تکثیر غیرمجاز بود. بنابراین جابز سعی می‌کرد روشی بهتر را برای دانلود آهنگ به کاربران آی‌پاد ارائه دهد که راحت، مطمئن و قانونی بود. صنعت موسیقی نیز با چالش مواجه شد. این صنعت از بیماری خدمات تکثیر غیرمجاز نظیر نپستر، ناتلا، گروکسترو کازا که مردم را قادر می‌ساخت تا آهنگ‌های رایگان تهیه کنند و باعث شده‌بود که فروش قانونی سی‌دی‌ها در سال ۲۰۰۲ حدود ۹ درصد کاهش پیداکند، متضرر و خسته شده‌بود.

جابز می‌توانست به راحتی تصمیم بگیرد که اجازه تکثیر غیرمجاز آهنگ‌ها را صادرکند. «موسیقی رایگان به معنای آیپادهای ارزشمندتر بود.» با این وجود چون جابز واقعا موسیقی و هنرمندانی که آن‌ها را خلق می‌کردند، دوست داشت با آنچه که او دزدی محصولات خلاقانه نامیده‌بود، مخالفت می‌کرد. بنابراین جابز اقدام به ساخت فروشگاه آی‌تیونز و ترغیب پنج شرکت برتر ضبط موسیقی کرد تا اجازه دهند تا نسخه‌های دیجیتالی آهنگ‌های آن‌ها در آن محل به فروش برسد. پیشنهاد جابز این بود که آهنگ‌های دیجیتالی با قیمت ۹۹ سنت فروخته شوند. خریدی آسان و فوری. فروشگاه آی‌تیونز تا فوریه سال ۲۰۰۶، حدود یک میلیارد آهنگ به‌فروش رساند.

استیو جابز با معرفی آی‌تیونزاستور صنعت موسیقی را نجات داد.

کناره‌گیری
در اوت ۲۰۱۱ جابز از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به عنوان رئیس هیأت‌مدیره انتخاب شد.پس از استعفای جابز، سهام اپل در عرض تنها چند ساعت به میزان ۵ درصد افت کرد.

کسب و کار
جابز صاحب ۵٫۵ میلیون سهام اپل به ارزش ۲٫۱ میلیارد دلار و و ۱۳۸ میلیون سهام دیزنی به ارزش ۴٫۴ میلیارد دلار بود.فوربز در مارس ۲۰۱۱، ثروت جابز را ۸٫۳ میلیارد دلار و قبل از مرگش (در سپتامبر ۲۰۱۱) ۷ میلیارد دلار برآوردکرد و در جایگاه ۳۷امین فرد ثروتمند امریکا قرار گرفت.

درگذشت
جابز در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت. گواهی فوت جابز نشان می‌دهد که او حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر در خانه‌اش در پالو آلتو در کالیفرنیا، بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده درگذشت.جابز پس از برگزاری یک مراسم تدفین کوچک و خصوصی در تاریخ ۷ اکتبر،در یک قبرستان عمومی به نام «آلتا مسا مموریال پارک»در پالو آلتو به خاک سپرده شد.

منبع:www.iranianpath.com
  • احمد نریمانی
  • ۰
  • ۰


 

بیل گیتس

 

 

ویلیام هنری گیتس سوم مشهور به بیل گیتس (Bill Gates) رئیس و موسس شرکت مایکروسافت.

 

در حال حاضر مایکروسافت با بیش از چهل هزار کارمند در شصت کشور جهان و با درآمد خالص 25.3 میلیارد دلار در پایان سال مالی 2001 یکی از موفقترین شرکتهای ایالات متحده امریکا و یکی از راهبران صنعت کامپیوتر بوده است.

 

بیل گیتس در 28 اکتبر سال 1955 در یک خانواده متوسط در شهر سیاتل امریکا متولد شد.پدر بیل , ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشنایان شهر سیاتل است و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضا هیئت مدیره United Way International بود که در امور خیره نیز فعالیت داشت. بیل گیتس در این خانواده و در کنار دو خواهر خود رشد کرد.گیتس در کودکی بیشتر وقت خود را در کنار مادربزرگ خود گذراند و از او تاثیر بسیار گرفت. او از همان دوران کودکی خود روحیه رقابت طلبی خود را نشان داد و سعی می کرد تا در هر زمینه ای از دوستان خود پیش باشد.

 

گیتس تحصیلات ابتدای خود را در مدرسه عمومی Lakeside پشت سر گذاشت و در آنجا بود که با کامپیوتر آشنا شد.در آغاز یکی سالهای تحصیلی مسئولان مدرسه Lakeside تصمیم گرفتند با کمک خانواده دانش آموزان, یک ترمینال کامپیوتر اجاره کنند و در اختیار دانش آموزان قرار بدهند. در این هنگام بیل گیتس با کامپیوتر آشنا شد و به سرعت در استفاده از آن مهارت کسب کرد و در سیزده سالگی اولین نرم فزار خود را که یک بازی ساده بود نوشت. گیتس به همراه دوست خود پل آلن (Paul Allen ) که دو سال از گیتس بزرگتر بود و در زمینه سخت افزار کامپیوتر هم مهارت داشت , بیشتر وقت خود را به برنامه نویسی در اطاق کامپیوتر Lakeside میگذراند.

 

گیتس در سال 1973 وارد دانشگاه هاروارد شد و در آنجا با استیو بالمر (Steve Ballmer) که در حال حاضر رئیس قسمت اداری مایکروسافت است آشنا شد. گیتس زمانی که در هاروارد بود یک نسخه از زبان BASIC را برای کامپیوتر MITS Altair طراحی کرد.

 

بیل گیتس در سال 1975 به همراه دوست دوران کودکی خود پل آلن شرکت کوچکی بنام Microsoft با شعار "در هر خانه یک کامپیوتر" ایجاد کرد.مایکروسافت انواع زبانهای برنامه سازی را برای کامپیوترهای مختلف تولید میکرد. در آن زمان مایکروسافت فقط 40 کارمند داشت که شبانه روز بشدت کار میکردند و کل فروش آن فقط 2.4 میلیون دلار در سال بود.

 

در سال 1980 شرکت IBM برای اینکه از بازار کامپیوترهای شخصی عقب نماند تصمیم گرفت تا کامپیوتر خود را که PC نام گرفت و کامپیوترهای امروزی نیز مبتنی بر آن هستند , بسازد و وارد بازار کند. IBM تصمیم گرفت تا کار نرم افزار آن را به عهده شرکت دیگری بگذارد. این بود که شاهین خوشبختی بر دوش مایکروسافت نشست و IBM قراردی با شرکت کوچک مایکروسافت بست تا نرم افزارهای سازگار با کامپیوترهای شخصی IBM تولید کند.کامپیوتر های جدید IBM از پردازنده های 16 بیتی 8088 شرکت اینتل استفاده میکرد.

 

بنابراین مایکروسافت برای فروش زبانهای برنامه سازی خود به یک سیستم عامل 16 بیتی نیاز داشت.در آن زمان شخصی بنام تیم پاترسون در کارگاه خانه خود یک کامپیوتر 16 بیتی کوچک ساخته بود و برای آن یک سیستم عامل ساده 16 بیتی نوشت که نام DOS 86 را برای آن انتخاب کرده بود. بیل گیتس کلیه حقوق سیستم عامل DOS 86 را با قیمت 75 هزار دلار بدست آورد. بیل گیتس و پل آلن سیستم DOS 86 را متناسب با کامپیوتر های شخصی IBM تغییر دادند و امکانات بیشتری را به آن افزودن و از آن یک سیستم عامل قوی 16 بیتی ساختند.

 

مایکروسافت این سیستم عامل را MS-DOS نامید. MS-DOS برروی کامپیوترهای شخصی IBM جای گرفتند و IBM درصدی از فروش کامپیوترهای PC خود را برای استفاده از MS-DOS به مایکروسافت می پرداخت. و رفته رفته امپراتوری آقای بیل گیتس بر روی MS-DOS بنیان نهاده شد. بعدها مایکروسافت با تولید سیستم عامل گرافیکی Windows و محصولات موفق دیگر گامهای بزرگتری بسوی موفقیت برداشت.طبق آخرین آمار بیش از 95 درصد از دارندگان کامپیوترهای شخصی در سراسر جهان از محصولات مختلف مایکروسافت استفاده میکنند.

 

درحال حاضر بیل گیتس با بیش از 50 میلیارد دلار, ثروتمندترین مرد دنیا شناخته شده است.او این مقام را چندین سال است که حفظ کرده. یکی از دلایل موفقیت مایکروسافت به گفته خود گیتس استخدام افراد با هوش در این شرکت است.گیتس زمانی که فقط 19 سال داشت مایکروسافت را مدیریت میکرد.او بقدری کار میکرد که حتی گاهی چند روز محل کار خود را ترک نمی کرد و به همراه کارمندان خود بسختی برروی پروژه های مختلف و سفارش مشتریان کار میکرد.

 

گیتس در سال 1994 با ملیندا فرنج گیتس ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر (متولد سال 1996) و یک پسر (متولد سال 1999) بوده است.بیل گیتس راه مادر خود را ادامه داد و بهمراه همسر خود چندین موسسه خیره در سراسر دنیا تاسیس کرد.هم اکنون بیل گیتس همراه همسر و فرزندان خود در شهر سیاتل ساکن است.

  • احمد نریمانی
  • ۰
  • ۰

چت بات

آینده ی ما با چت بات ها (Chat Bot) گره خورده؛ چه برایش آماده باشیم یا نه. این عبارتی است که به طور مستقیم یا تلویحی، از زبان رهبران شرکت های بزرگ تکنولوژی می شنویم. آن ها در پی ساخت پلتفرم هایی هستند که قادرند جای اپلیکیشن های امروزی مان را بگیرند؛ بات های ( Bot) کوچک هوشمندی را در نظر بگیرید که به کلمات تان گوش می دهند و به شما در انجام کارها کمک می کنند. ساتیا نادلا، مدیر عامل مایکروسافت اخیرا گفته «این تکنولوژی ای است که از آن راه گریزی نیست.» فیسبوک هم Bot Store خود را راه انداخته است. اما می خواهیم بک بار دیگر ببینیم بات ها چه هستند، به چه دردی می خورند و از همه مهم تر شرکت های بزرگ در توسعه ی آن ها در چه مرحله ای قرار دارند. با دیجی سی آر ام "آروشا" همراه باشید.

چت بات چیست؟

به زبان ساده، چت بات نرم افزاری است که به شما در انجام کارها کمک می کند یا نقشی سرگرم کننده در زندگی تان بازی می کند. بات ها این پتانسیل را دارند که جای اپلیکیشن های امروزی مان را بگیرند. فرض کنید به جای باز کردن اپلیکیشن هواشناسی، از یک بات در مورد وضعیت هوا بپرسید. در نهایت، کار به جایی می رسد که یک چت بات به دستیار شخصی تان تبدیل شده و همه ی کارهای شما را راست و ریست می کند. فرقی ندارد که بخواهید تاکسی بگیرید یا با کسی قرار ملاقات بگذارید؛ یک چت بات واحد باید از مدیریت همه ی این کارها بربیاید. همچنین پلتفرم های مرسوم مثل واتس اپ یا فیسبوک مسنجر، باید میزبانی چت بات های مختلف را برعهده بگیرند و به آن ها اجازه بدهند با کاربران ارتباط برقرار کنند. به طور مثال یک چت بات از یک شرکت هواپیمایی مطرح، در بستر پلتفرم واتس اپ به شما می گوید که پروازتان تاخیر داشته؛ چت باتی دیگر هم از شرکت پست به شما خبر می دهد که بسته تان ارسال شده. البته فکر نکنید همیشه پشت این بات های هوشمند، ربات ها هستند که با شما صحبت می کنند؛ خیلی وقت ها این بات ها فقط وظیفه ی انتقال اطلاعات به ما را انجام می دهد و در واقع پیام متخصص یا کارشناس را به ما منتقل می کنند.

آیا بات ها چیز جدیدی هستند؟

پاسخ: خیر. داستان بات ها به دهه ی ۶۰ میلادی برمی گردد. از دهه ها پیش ربات های سخنگویی برای سرگرم کردن مردم ساخته می شد. اما چیزی که مایکروسافت یا فیسبوک به دنبالش هستند، بسیار پیچیده تر از این حرف هاست.

بات ها چگونه آینده را تغییر می دهند؟

بات های هوشمند نحوه ی استفاده ی ما از تلفن های هوشمند و کامپیوترها را دگرگون می کنند. به قول ساتیا نادلا، مدیر عامل شرکت مایکروسافت، این شرکت در نظر دارد «گفت وگو» (Conversation) را به یک پلتفرم جدید در دنیای کامپیوترها تبدیل کند. ما در سال های اخیر عادت کرده ایم که با کلیک روی آیکون نرم افزارها، اجرای اپلیکیشن ها و استفاده از باکس های جست وجو، به اطلاعات موردنظرمان برسیم. اما چت بات ها می توانند کل این فرایند را تغییر بدهند. در آینده (شاید از همین الان) شما می توانید از گجت تان در مورد وضعیت هوا بپرسید و چت بات با توجه به موقعیت جغرافیایی تان به شما می گوید که باید چتر با خود ببرید یا خیر. به عبارت ساده تر نه به اپلیکیشن نیازی است و نه به باکس جست وجو.

آیا همه ی چت بات ها یک جور هستند؟

پاسخ این سوال هم منفی است. انواع و اقسام بات وجود دارد. از بات های کودن تا بات های باهوش. اگر یادتان باشد تا چند سال پیش وقتی از سرویس Google Now سوالی می پرسیدید، یکی درمیان پاسخ های اشتباه می داد. اما به تدریج به دوران بات های باهوش تر وارد می شویم. به طور مثال وقتی از یک بات هوشمند می پرسیم که هوا چطور است، باید با توجه به همه ی جوانب پاسخ مان را بدهد: مثلا باید بگوید «الان هوا آفتابی است» و همچنین بتواند با در نظر گرفتن جلسه ای که برای همان روز در یک شهر دیگر برای مان تنظیم کرده، اعلام کند که «اما برای عصر ]در فلان شهر[ هوا بارانی است؛ چتر را فراموش نکن».

شرکت های مطرح در توسعه ی بات ها چه قدم هایی برداشته اند؟

مایکروسافت، اپل، فیسبوک و گوگل و شرکت دیجی سی ار امwww.digicrm.irاولین شرکت در ایران و چندین شرکت کوچک و بزرگ دیگر در حال توسعه ی پلتفرم هایی برای تولید چت بات ها هستند. آن ها همچنین با دستیارهای صوتی شان رقابتی سخت را آغاز کرده اند. در ادامه یک به یک تلاش های برخی از این شرکت ها را با هم مرور می کنیم.

  • احمد نریمانی